چرخه کم فروشی با استقرار ابرارصفتان متوقف می شود

هانی چیت چیان گفت: کم فروشی(تطفیف) به مرور در جامعه تبدیل به یک چرخه مهلک می شود و تنها شرط از میان رفتن آن استقرار افرادی ابرارصفت است که منافع دیگران را بر منافع خود ارجح بدانند.

به گزارش ایکنا، سلسله جلسات تدبر در قرآن که به همت مجمع مدارس دانشجویی قرآن و عترت دانشگاه تهران هر هفته یکشنبه ها در مسجد کوی دانشگاه تهران و با سخنرانی هانی چیت چیان؛ کارشناس و مدرس قرآن برگزار می شود، در دور جدید خود اختصاص به سوره های جزء سی ام قرآن دارد. چیت چیان در این دوره تدبری، هر یک از سوره های جزء سی ام را در یک جلسه یا نهایت دو جلسه مورد مداقه و بررسی قرار می دهد و شب گذشته یکشنبه 20 آبان، این جلسه اختصاص به تدبر در سوره «مطففین» داشت.

بیشتر بخوانید؛

وجه افتراق میان بخشش و غفران الهی عجز تجارب انسانی از درک حقایق عالم وی در ابتدای این جلسه به چند روایت در باب ثواب قرائت این سوره اشاره کرد و گفت: در روایتی از امام صادق(ع) منقول است که فرمود هرکس این سوره را در نماز واجب خود بخواند در قیامت از آتش دوزخ در امان است و حتی چشمش به جهنم نیز نخواهد افتاد و در روز قیامت بدون محاسبه به بهشت رهنمون می شود. چیت چیان ادامه داد: روایتی دیگری از پیامبر اکرم(ص) در مورد این سوره وجود دارد که اگر فردی این سوره را بر روی یک مخزن یا گنجینه ای که در آن ثروتی قرار داده شده است، قرار دهد، آن گنجینه از آفات مصون خواهد ماند. در ادامه خلاصه ای از مباحث طرح شده در این جلسه در مورد سوره مبارکه «مطففین» ذکر می شود: مطففین از جمله سوره هایی است که با «ویل» آغاز می شود؛ ویل هشدار قرآن به جماعتی است که عقوبت و خشم خداوند بر آنها بسیار زیاد است. خداوند نسبت کار ناشایست خشمگین می شود، اما در مورد برخی مانند مطففین(کم فروشان) یا همچون همزة لمزة(عیب جوی بدگو) میزان این خشم حد بسیار بالایی است و در مواردی این افراد حتی از غفران الهی نیز بی نصیب خواهند ماند. در صحبت از کم فروشی ناخودآگاه ذهن به سمت و سوی مسئله اقتصادی می رود، در حالی که رعایت انصاف در حوزه کسب و کار نیز از جمله مصادیق این سوره است، اما این سوره طیف گسترده تری از افراد را خطاب قرار می دهد. البته در ادامه، خود سوره به شرح و وصف کم فروشان می پردازد و معنای تحت اللفظی آن نیز همین موضوع را به ذهن متبادر می سازد که تنها مراد کسب و کار است، همچنانکه در آیه دوم این سوره در توصیف کم فروشان می گوید: چون از مردم پیمانه ستانند، تمام ستانند و چون برای آنان پیمانه یا وزن کنند به ایشان کم دهند. باید این موضوع در همه حوزه های اجتماعی، انسانی و زیستی تعمیم یابد. منظور از پیمانه وسیله ای است برای اندازه گیری و در هر حوزه ای کم فروشان براساس توصیفی که در این سوره با آن مواجهیم به افرادی اطلاق می شود که منفعت شخصیشان در میان است، از هیچ چیزی ولو به مقداری بسیار کم در احقاق حق خود صرف نظر نمی کنند، اما زمانی که موقع احقاق حق دیگران می رسد، نسبت به آن سهل انگار هستند و اینکه آیا هم نوعشان توانسته به حق خود آن گونه که مستحق آن است، دست پیدا کند یا خیر، از خود بی تفاوتی نشان می دهند. دلیل وقوع این امر که به وفور در جوامع حتی جوامعی که ادعای موحدی و خداترسی دارند، شاهدیم این است که متر و معیاری ثابت در این زمینه وجود ندارد. مصداق بارز آن در روابط زناشویی و اختلافات زوج های جوان قابل مشاهده است؛ امری که متأسفانه موجب ایجاد پرونده های بی شمار در دادگاه های خانواده می شود و در آن اختلافاتی میان زوجین که به فرجامی تلخ منجر خواهد شد، درمی گیرد. سرچشمه همه این اختلافات، موضوعات کوچک و دم دستی است و طی آن یکی از زوجین با متر و معیار وظایف شرعی و حدود قانونی ارزیابی کرده و مدعی است که چیزی در زندگی کم نگذاشته است و از آن طرف زوج دیگر چون متر و معیارش اخلاقی و اغنای روابط عاطفی و احساسی است، لذا زوج خود را به کم کاری در این زمینه متهم کرده و در نهایت کار به اختلاف و جدایی می انجامد. متأسفانه کم فروشی بسیار به ما نزدیک است و تا زمانی که در انجام وظایف و امور محوله تنها منافع خود را لحاظ کرده و حقوق حقه دیگران را نادیده بگیریم، امر تطفیف(کم فروشی) همچون چرخه ای باطل به جریان خود ادامه خواهد داد و زمان زیادی نمی گذرد که همچون غده ای سرطانی تمامی نهادها و واحدهای اجتماعی را آلوده می کند. در بسیاری از موارد این امر به شکلی ناخودآگاه رخ می دهد و فرد که خود را در یک نظام اجتماعی به عنوان مهره ای که مسئولیتی در یک دستگاه خدماتی به او محول شده، ملاحظه می کند با این توجیه که سایر افراد آنچنان باید و شاید به انجام وظایف خود پایبند نیستند، لذا وقت و اعتبار لازم برای انجام وظایف خود اختصاص نمی دهد، با این توجیه که وقتی دیگران به کار و وظیفه خود متعهد نیستند، پس چرا من باید برای آن دل بسوزانم؟ نکته جالب توجه اینکه در آیات دیگر این سوره به این افراد فُجار لقب می دهد، یعنی کم فروشی و کاهلی آنها وقتی مداومت پیدا می کند، تبدیل به افرادی بی حیا می شوند و قبح این کار در نظر آنها از بین رفته است و حتی در ازای دستمزد به وظایف خود پایبند نیستند و لذا مالی که به دست می آورند، چون از ارائه خدمت و انجام کارهای محوله خود سرباز زده، تحصیل مال شبهه ناک و حرام است، لذا برکت آن از میان رفته و مصروف کارهایی نه چندان معقول و مشروع می شود. در وجه دیگری برخلاف مطففین، با افرادی روبرو هستیم که هم در گرفتن حق خود دقیق هستند و اصطلاحاً مو را از ماست می کشند و هم مراقبتی در احقاق حق دیگران دارند؛ به نظر می رسد که این امر، جامعه را تبدیل به یک جامعه آرمانی کند و براساس آن همه چیز سر جای خود به انجام برسد در حالی که باید گفت به شرط استقرار چنین وضعیت و مناسباتی، باز نباید امید به نابودی چرخه تطفیف و کم فروشی داشت، تنها امری که موجب از بین رفتن چرخه سرطانی کم فروشی می شود، بروز و تجلی افرادی است که مهم ترین خصیصه آنها ابرارصفت بودنشان است. ابرار به کسانی گفته می شود که اتفاقاً مطفف هستند، اما این امر را در احقاق حق خود بیشتر دنبال می کنند، یعنی در بسیاری از مواقع از حقوق حقه خود به سبب مرام و طبع بلندی که دارند با وجود آن که عمل و فعالیت آنها برای جامعه بسیار مفید بوده است و اتفاقاً باید دستمزد و حقی چشمگیر را دریافت کنند، از آن صرف نظر می کنند و اصطلاحاً به کم قانع هستند، اما در مواجهه با مردم، بسیار مراقب و سخت گیر هستند که حق دیگران بجا و درخور ادا شود. در چنین وضعیتی منفعت طلبی افراد به حداقل خود رسیده و افراد منفعت جمعی را بر منفعت فردی ارجح می دانند. در ادامه این سوره، شاهد تقابل مطففین و ابرار هستیم و خداوند با توصیف جایگاه هر کدام، جایگاه والایی را برای ابرار در نظر گرفته شده است، برمی شمرد، افرادی که به آنها جایگاهی در سطح علیین عطا می شود و در بهشت به آنها نوشیدنی با عنوان «رحیق مختوم» که در اصل باده ای است که تنها اولیاء الله از آن می نوشند، نوشانده می شود. ادامه دارد ... انتهای پیام

نظرات

captcha